سال نو مبارک

امشب نوشتن خیلی برام سخته !!
نو این روزهای آ خر سال همه خونه هاشونو تمیز و مرتب می کنن خونه تکونی می کنن خوب ما هم این کار رو کردیم ... تازه کامپیوتر تکونی هم کردم نمیدونید چه قدر تمیز شده مخصوصا کیبورد چون قبلا خیلی کثیف بود ولی خوب لیبل های فارسیشم کنده شده منم که لیبل نداشتم برای همین آبان که دارم مینویسم کلی بدبختی می کشم. داشتم از خونه تکونی می گفتم... چه خوب می شد هز سال که آدما نزدیک عید همینطور که خونه تکونی می کنن فکر و دلشونو هم بتکونن و افکار زشت و بد رو ، ناراهتی ها و تیزگی ها رو هم از فکز و دلشون پاک کنن و دلی پر از امید و محبت و عشق و دوستی به استقبال سال نو برن...
سال نو به همتون مبارک و امیدوارم برای همه سال خیلی خوبی باشه...
سال نو مبارک

در این دنیا به اندازه کافی جا برای همه هست. بجای اینکه جای دیگری را بگیرید سعی کنید جای اصلی خودتان را پیدا کنید.*

---------------------------------------------------------
*چارلزاپنسر چاپلین

و عشــــــــــق صدای فاصله هاست 
                   صدای فاصله هایی که غرق ابهامند...

Feeling

سالروز واقعه بزرگ کربلا و فرا رسیدن عاشورا وتاسوعای حسینی را به تمامی مسلمین تسلیت عرض می کنم. متن زیر از یکی از گروههای یاهو به دستم رسیده ولی متاسفانه اسم گروه رو فراموش کردم.

روزی روزگاری در جزیره ای  دورافتاده، تمام احساسها یه خوبی خوشی در کنار هم زندگی می کردنند،صبر، غم، عشق، ترس و... هرکدام به روش خود خود زندگی می کردنند.

روزی دانایی به همه گفت: « هرچه زودتر این جزیره را ترک کنید،زیرا به زودی آب این جزیره را خواهد گرفت و اگر بمانید غرق می شوید.»

تمام قایقها با دستپاچگی قایقهای خود را از انبار خانه هایشان بیرون آوردن و مرمت کردند وبرای روز حادثه به آب انداتند و تمامی تجهیزات رو آماده کردند. روز حادثه فرا رسید، همه چیز از یک طوفان بزرگ شروع شد و هوا به قدری بد بود که همه حراسان سوار قایقها شدند و پاروزنان جزیره را ترک کردند در این میان عشق هم سوار بر قایقش بود، اما به هنگام دور شدن از جزیره متوجه حیوانات شد که همگی به کنار ساحل آمده بودند و وحشت را نگه داشته و نمی گذاشتند که او سوار بر قایقش شود. عشق سریعا برگشت و قایقش را به حیوانها و وحشت زندانی شده توسط آنها سپرد،آنها همگی شوار شدنند و دیگر جایی برای عشق نماند ، قایق رفت و عشق در جزیره تنها ماند.جزیره لحظه به لحظه زیرآب می رفت و عشق تا گردن به زیر آب رفته بود،او نمی ترسید زیرا ترس جزیره را ترک کرده بود،اما نیاز به کمک داشت، فریاد زد و از همه احساسها کمک خواست،اول کسی جوابش را نداد .در همان نزدیکی قایق دوستش پولداری را دید به او گفت:« پولداری عزیز به من کمک کن» پولداری جواب داد :«متاسفم قایق من پر از پول و طلا و جواهر است وجای خالی ندارد.»

عشق رو به سوی قایق غرور کرد و گفت:« مرا نجات می دهی؟»

غرور پاسخ داد :« هرگز ، تو خیسی و مرا خیس می کنی»

عشق رو به غم کرد و گفت:« ای غم عزیز مرا نجات بده»

غم گفت:« عشق عزیز متاسفم من آنقدر غمگینم که یکی باید خودمرا نجات بده.»

در این بین خوشگذرانی و بیکاری از کنار عشق گذشتند ولی عشق هرگز از آنها کمک نخواست!

از دور شهوت را دید وبه او گفت:« شهوت، مرا نجات می دهی؟»

او در پاسخ گفت:« هرگز... سالها منتظر این لحظه بودم که تو بمیری حالا بیایم وتورا نجات دهم.هرگز...»

عشق که نمی تنوانست ناامید باشد رو به سوی خدا کرد و گفت:« خدایا مرا نجات بده»

ناگهان صدایی از دور به گوشش رسید که فریاد میزد « نگان نباش من نجاتت می دهم.»

عشق آنقدر آب خورده بود که دیگر نمی توانست خودش را روی آب نگه دارد و بیهوش شده بود.

پس از به هوش آمدن خودش را با تعجب  در قایق دانایی یافت،آفتاب در حال طلوع مجدد بود و دریا آرامتر از همیشه،جزیره آرام آرام از زیر هجوم آب بیرون می آمد زیرا امتحان نیت قلبی احساس ها، دیگر به پایان رسیده بود. عشق بر خاست به دانایی سلام و از او تشکر کرد.دانایی پاسخ سلامش را داد و گفت:« من شجاعتش را نداشتم که به سمت تو بیایم، شجاعت هم که قایقش دور از من بود نمی توانست برای نجات تو راهی پیدا کند پس می بینی که هیچ کدام از ما تو را نجات ندادیم یعنی اتحاد لازم را بدون تو نداشتیم ؛ تو حکم فرمانده بقیه احساس ها را داری.»

عشق با تعجب گفت:« پس آن صدایی که به من گفت برای نجاتم می آید که بود؟»

دانایی گفت:« او زمان بود.»

سپس دانایی لبخندی زد و گفت:«بله زمان ، زیرا فقط این زمان است  که لیاقتش را دارد تا بفهمد عشـــــــــــق چقدر بزرگ است...»

ترفند

چند روزی بود که وبلاگ رو آپدیت نکرده بودم البته خیلی  دلم می خواست ولی خوب این سرعتها که برای آدم حالو حوصله نمی زاره (مخصوصا حالا که با برکت وجود MyDoom کلا باید ISP های تو ایران بساتشونو جمع کنن چون تو ایران ما تنها چیزی که مهم نیست کیفیت و امنیته) که اصلا کانکت بشی چه برسه به آپدیت کردن این شد که دیگه امشب دلم رو به دریا زدم و کانکت شدم البته با بدبختی فراوان خواستم آنتی ویروسمو آپدیت کنم که 5-6بار تازه با وجود نرم افزار  connection make Alive دی سی شدم تو این گیرو ویر شد که دیگه این وبلاگ رو اپدیت کردم . زیادی  گفتم نه!

امشب به سرم زد یه ترفند جالب یادتون بدم البته من کوچکتر از اونیم که بخوام چیزی یاد کسی بدم ولی خوب حالا میگم شاید تا حالا نشنیده باشید :

حتما اسم Worm Blaster رو شنیدین که قبل از MyDoom رکورد دست اون بود این کرم خیلی خطرناک نیست فقط سیستم رو Reset میکنه کسانیکه به این کرم مبتلا بودن میدونند من چی میگم به این صورت که شما دارید با کامپیوترتون کار می کنید و یکدفعه یه پنجره مبنی بر این اینکه سیستم شما در حال Reset شدنه فعال میشه و به شما 60 ثانیه فرصت میده که کارهاتونو Save کنید، مایکروسافت برای مقابله با این کرم طبق معمول همیشه تو اوج جولان دهی این کرم یه Patch داد که از سایت اون قابل دریافت بود و کاربران می تونستند اونو بگیرند و با نصب اون روی ویندوزشون از شر این کرم خلاص بشن حالا که مدتیه از این قضیه گذشته فکر نمی کنم هنوز این Patch قابل دریافت باشه و اگر هم باشه احتمالا باید از طریق Update ویندوز به اون رسید اما یه راه دیگه هم برای جلوگیری از Reset کردن سیستم بوسیله این کرم هست و اون اینه که تو اون 60 ثانیه ای که به شما برای ذخیره کارهاتون فرصت میده Command Prompt Dos رو باز کنید ( میتونید اونو از منوی Start یا تایپ کلمه Command از طریق گزینه Run باز هم ازطیق Start Menu باز کنید) و عبارت shutdown –a رو تایپ کنید پنجره ای که باز شده بود و سیستم رو Reset می کرد بسته میشه و دیگه تا سیستم رو خاموش نکنید یا Reset نکنید فعال نمیشه من پیشنهاد می کنم برای اطلاعات بیشتری در مورد دستور Shutdown از سویچ /? مقابل دستور بدون –a استفاده کنید یعنی shutdown /? برای مقابله با ویروس MyDoom هنوز من که راهی پیدا نکردم بهترین راه استفاده از Patch خود مایکروسافته و بروز نگه داشتن آنتی ویروس، راستی داشت یادم می رفت Worm blaster فقط در ویندوزهای NT به بالا کار میکنه پس کسانیکه از ویندوز 98 یا Me استفاده می کنند نباید نگران باشند.